loading...
pOfaK
hosein heidari بازدید : 37 سه شنبه 01 خرداد 1403 نظرات (0)
بازیگر مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند : چرا دیر می آیی؟ جواب می داد: یک ساعت بیشتر می خوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمی گیرم. یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید.
مرد هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ می زد تا شاگرد ها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشود. یک روز از پچ پچ های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود.
مرد هر زمان نمی توانست کار مشتری را با دقت و کیفیت ، در زمانی که آنها می خواهند تحویل دهد، سفارش را قبول نمی کرد و عذر می خواست. یک روز فهمید مشتریان ش بسیار کمتر شده اند. مرد نشسته بود. دستی به موهای بلند و کم پشتش می کشید . سیگاری آتش زد و به فکر فرو رفت. باید کاری می کرد. باید خودش را اصلاح می کرد. ناگهان فکری به ذهنش رسید...

بازیگر مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند : چرا دیر می آیی؟ جواب می داد: یک ساعت بیشتر می خوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمی گیرم. یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید.
مرد هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ می زد تا شاگرد ها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشود. یک روز از پچ پچ های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود.
مرد هر زمان نمی توانست کار مشتری را با دقت و کیفیت ، در زمانی که آنها می خواهند تحویل دهد، سفارش را قبول نمی کرد و عذر می خواست. یک روز فهمید مشتریان ش بسیار کمتر شده اند. مرد نشسته بود. دستی به موهای بلند و کم پشتش می کشید . سیگاری آتش زد و به فکر فرو رفت. باید کاری می کرد. باید خودش را اصلاح می کرد. ناگهان فکری به ذهنش رسید. او می توانست بازیگر باشد:  
از فردا صبح ، مرد هر روز به موقع سرکارش حاضر می شد، کلاسهایش را مرتب تشکیل می داد، و همه ی سفارشات مشتریانش را قبول می کرد.
او هر روز دو ساعت سر کار چرت می زد. وقتی برای تدریس آماده نبود در کلاس راه می رفت، دستهایش را به هم می مالید و با اعتماد به نفس بالا می گفت: خوب بچه ها درس جلسه ی قبل را مرور می کنیم. سفارش های مشتریانش  را قبول می کرد اما زمان تحویل بهانه های مختلفی می آورد تا کار را دیرتر تحویل دهد: تا حالا چند بار مادرش مرده بود، دو سه بار پدرش را به خاک سپرده بود و ده ها بار به خواستگاری رفته بود.
حالا رئیس او خوشحال است که او را آدم کرده ، مدیر آموزشگاه راضی است که استاد کلاسش منظم شده  و مشتریانش مثل روزهای اول زیاد شده اند.
اما او دیگر  با خودش «صادق » نیست. او الان یک بازیگر است.

hosein heidari بازدید : 47 سه شنبه 01 خرداد 1403 نظرات (0)
فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی .
پیرمرد از دختر پرسید :
- غمگینی؟
- نه .
- مطمئنی ؟
- نه .
- چرا گریه می کنی ؟
- دوستام منو دوست ندارن .
- چرا ؟
- جون قشنگ نیستم .
- قبلا اینو به تو گفتن ؟
- نه .
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم .
- راست می گی ؟
- از ته قلبم آره
دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید ؛ شاد شاد.
چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد ؛ کیفش را باز کرد ؛ عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت !!!



طبقه بندی: عمومی، 
hosein heidari بازدید : 37 سه شنبه 01 خرداد 1403 نظرات (0)

در دههٔ سی میلادی، دانشجوی جدیدی در یکی از دانشگاههای مصر وارد دانشکدهٔ کشاورزی شد. هنگامی که وقت نماز فرا رسید بدنبال جایی گشت تا در آن نماز بخواند. به او گفتند که در دانشکده جایی برای نماز خواندن وجود ندارد؛ اما اتاق کوچکی در زیرزمین هست که می‌توانی در آن نماز بخوانی!

دانشجو به اتاق موجود در زیرزمین رفت، در حالی که در مورد افراد داخل دانشکده تعجب کرده بود که چرا به نماز هیچگونه اهمیتی نمی‌دهند؟!

آیا واقعا نماز می‌خوانند یا نه؟!

خلاصه اینکه وارد اتاق شد و حصیری قدیمی در آن یافت. اتاق نامرتب و کثیف بود. در آنجا کارگری را دید که مشغول نماز خواندن است، از او پرسید:

شما اینجا نماز می‌خوانید؟!

کارگر پاسخ داد: ای بابا! هیچ‌یک از آدم‌های بالا اهل نماز نیستند و غیر از این اتاق جای دیگری برای نماز خواندن وجود ندارد.

آن دانشجو معترضانه گفت: اما من اصلا در زیرزمین نماز نمی‌خوانم! از زیرزمین خارج شده و به دنبال جایی شناخته شده و مشخص در دانشکده گردید.

او کار بسیار عجیبی انجام داد!

ایستاد و با صدای بلند شروع به اذان گفتن کرد!! همه جا خوردند و دانشجویان شروع به مسخره کردن وی کرده و او را به همدیگر نشان داده و دیوانه‌اش خواندند.

اما او هیچ توجهی به آنها نکرد. کمی نشست و سپس برخاست و اقامهٔ نماز را به جا آورده و شروع به خواندن نماز کرد، انگار هیچ کسی را در اطراف خود نمی‌دید. او به تنهایی نماز می‌خواند… یک روز… دو روز… به همین منوال ادامه داد… بقیه به او می‌خندیدند؛ اما با گذشت روزها این خنده‌ها و مسخره‌ها برایش عادی شدند…

ناگهان تغییر عجیبی رخ داد… کارگری که در زیرزمین نماز می‌خواند، از زیرزمین بیرون آمده و شروع به نماز خواندن با او کرد… سپس به چهار نفر رسیدند و بعد از گذشت یک هفته یکی ازاساتید هم به آنها ملحق شد!

این موضوع در کل دانشکده پیچید و همه در مورد آن حرف می‌زدند. رئیس دانشکده این دانشجو را خواسته و به او گفت: چیزی که اتفاق می‌افتد اصلا قابل قبول نیست، یعنی شما دارید وسط دانشکده نماز می‌خونید؟!، ما برای شما اتاق منظم و مرتبی به عنوان مسجد می‌سازیم تا هر کس وقت نماز بتواند در آن نماز بخواند.

و بدین ترتیب اولین مسجد در دانشکدهٔ کشاورزی ساخته شد. قضیه به اینجا ختم نشد، دانشجویان دیگر دانشکده‌ها هم غیرتمند شده و گفتند: چرا دانشجویان دانشکدهٔ کشاورزی مسجد داشته باشند و ما نداشته باشیم؟! بدین ترتیب در هر دانشکده‌ای یک مسجد ساخته شد.

این دانشجو در یکی از موقعیت‌های زندگی خود با مثبت‌نگری رفتار نمود، بنابراین نتیجهٔ آن بسیار بزرگتر از چیزی بود که تصورش می‌رفت… و همچنان این شخص چه در قید حیات باشد، چه نباشد، برای هر مسجدی که در دانشگاه‌ها ساخته می‌شود و یاد الله در آن می‌شود اجر و پاداش آن به وی نیز می‌رسد. وی چیزی را به زندگی اضافه نمود.

در اینجا سؤالی مطرح می‌گردد:

واقعا ما چه چیزی به زندگی اضافه کرده‌ایم و چه دستاوردی برای دیگران داشته‌ایم؟!

سعی کنیم در هر جایی که هستیم تأثیر گذار باشیم، و بکوشیم تا اشتباهات اطراف‌مان را اصلاح کنیم… از پیمودن راه حق خجالت نکشیم و از الله ـ سبحانه و تعالی ـ توفیق بخواهیم.

پندها:

- برای خودت و دیگری پرچمی را بر افروز و اجر و پاداش آن را به دست بیاور زیرا «هر کس سنت حسنه‌ای را پایه‌گذاری کند، برای اوست اجر آن، و اجر هر کسی که بدان عمل نماید» [حدیث نبوی به روایت ابن ماجه و دیگران]

- خیر و نیکی در مردم فراوان است؛ اما آنها به کسی نیاز دارند که از خواب غفلت بیدارشان کند. پس در انجام خیر درنگ نکن و فرصت را از دست مده.

- به منفی‌گرایان و مسخره‌کننده‌گان هیچ توجهی نکن؛ به راهت ادامه بده و آنچه که پیامبران در هنگام دعوت اقوامشان بسوی خیر، به آن دچار شدند را به یاد آور.

hosein heidari بازدید : 26 سه شنبه 01 خرداد 1403 نظرات (0)

زنى سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.
یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه‌اى که دامادهایش به او دارند را ارزیابى کند.
یکى از دامادها را به خانه‌اش دعوت کرد و در حالى که در کنار استخر قدم مى‌زدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.
دامادش فوراً شیرجه رفت توى آب و او را نجات داد.
فردا صبح یک ماشین پژو ٢٠٦ نو جلوى پارکینگ خانه داماد بود و روى شیشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»
زن همین کار را با داماد دومش هم کرد و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توى آب وجان زن را نجات داد.
داماد دوم هم فرداى آن روز یک ماشین پژو ٢٠٦ نو هدیه گرفت که روى شیشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»
نوبت به داماد آخرى رسید.
زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت.
امّا داماد از جایش تکان نخورد.
او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم.
همین طور ایستاد تا مادر زنش درآب غرق شد و مرد.
فردا صبح یک ماشین بى‌ام‌و کورسى آخرین مدل جلوى پارکینگ خانه داماد سوم بود که روى شیشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف پدر زنت»

hosein heidari بازدید : 71 سه شنبه 01 خرداد 1403 نظرات (0)
استفاده از مواد آرایشی و بهداشتی و کرم‌ها بدون مشورت با پزشک برای پنهان کردن منافذپوست نه تنها کار درستی نیست بلکه عاملی برای تشدید مشکلات پوستی است.

 

آغاز بلوغ برای خیلی از دختران و پسران سن بحرانی است که خیلی از آنها به تغییرات بدنی و پوستی خود حساسیت بیشتری پیدا می‌کنند و همیشه نگران ظاهر خود هستند. با شروع بلوغ علاوه بر تغییرات جسمی و بدنی، تغییرات زیادی در پوست نوجوانان مخصوصا پوست صورت آنها ایجاد می‌شود که چون بیشتر در معرض دید دیگران و حتی عامل قضاوت ظاهری است، در صورتی که پوست صورت دچار مشکلاتی باشد، ممکن است سبب نگرانی و ناراحتی نوجوان شود...


یکی از این تغییرات پوستی، وجود منافذ پوستی بیش از حد باز است که می‌تواند ظاهری نازیبا را در پوست صورت ایجاد کند.

 

این منافذ آزاردهنده

قبل از رسیدن به سن بلوغ منافذ پوستی در دختران و پسران به یک اندازه است و اگر این منافذ با هم اختلافی داشته باشند به دلایل ژنتیکی است اما معمولا با هم تفاوتی ندارند اما بعد از بلوغ و بعد از ترشح هورمون‌ها مخصوصا هورمون آندروژن، فعالیت بیشتری پیدا کرده و روی غدد چربی تاثیر مستقیم گذاشته و این غدد بزرگ و ترشح آنها بیشتر می‌شود. در مردان بعد از بلوغ ترشح این هورمون بیشتر از زنان است. به همین دلیل مردان پوست چرب‌تری دارند. غیر از هورمون آندروژن که مهم‌ترین عامل موثر در غدد چربی است، عوامل ژنتیکی هم سبب می‌شود تا افراد نسبت به این هورمون حساسیت بیشتری پیدا کنند.

 

وقتی منافذ بسته می‌شود
منافذ پوستی حالتی طبیعی برای پوست است اما بزرگ یا کوچک بودن آنها بسته به عوامل هورمونی و استعداد ژنتیکی است. اما انسداد این منافذ پوستی باعث می‌شود تا چربی بیش از حد بدن از آن خارج نشده و ترشحات در زیر پوست باقی بمانند و ایجاد عفونت کرده یا جوش‌های چرکی را به وجود آورند بنابراین استفاده از مواد آرایشی و بهداشتی و کرم‌ها بدون مشورت با پزشک برای پنهان کردن این منافذ نه تنها کار درستی نیست بلکه عاملی برای تشدید مشکلات پوستی است.

راهی برای درمان
بهترین راه کاهش دادن اندازه این منافذ کم کردن تعریق و کاهش چربی‌سازی بدن است بنابراین می‌توان بخشی از چربی‌سازی بدن را که تحت تاثیر رژیم غذایی است، با کاهش مصرف غذاهای چرب و سرخ‌کردنی کاهش داد. کاهش تعریق راه دیگری برای کنترل اندازه این منافذ است اما بخشی که مربوط به هورمونی‌ها و ژنتیک باشد، قابل تغییر نیست.
 
چرب بودن پوست را به طور موقت و نه دایم می‌توان کنترل کرد. با شستشوی به اندازه و البته نه زیاد پوست یعنی روزی 2 تا 3 بار با صابون‌های اسیدی می‌توان کمی از چربی پوست را کاهش داد. شستشوی زیاد پوست سبب خشک شدن و فعالیت بیشتر غدد چربی و در نتیجه تولید چربی بیشتر می‌شود. پس از شستشو و در فواصل صابون زدن نیز می‌توانید از لوسیون‌های چربی‌زدا استفاده کرده و با پنبه‌ روی منافذ بمالید. با افزایش سن و بعد از 30 تا 35 سالگی به طور طبیعی با کاهش فعالیت هورمون‌ها از شدت تعریق و تولید چربی کاسته شده و این منافذ خود به خود کوچک‌تر می‌شوند.


جوش‌های سرسیاه
جوش‌های سرسیاه اولین قدم ایجاد جوش‌های جوانی در کسانی است که پوست چرب دارند و در سنین بلوغ به دلیل تغییرات هورمونی شایع هستند. جوش‌های سرسیاه، جوش‌های معمولی سربسته‌ای هستند که به علت تنگی منافذ پوست به بیرون تخلیه نمی‌شوند. این جوش‌ها به دلیل تجمع چربی به وجود آمده و در مردان شایع‌تر هستند.


جوش‌های سرسیاه تحت عنوان کومودون‌های باز اولین گام برای ایجاد جوش بوده و قبل از اینکه باکتری‌ها خلل و فرج و روزنه‌‌های پوست را مورد حمله قرار دهند، تشکیل می‌شوند. بعد از آن ممکن است جوش قرمز و جوش چرکی ایجاد شده حتی به شکل کیست نمایان شود. افزایش بیش از حد چربی به مسدود شدن روزنه‌های پوستی منجر شده که متعاقبا به ایجاد توده‌ای از چربی منجر می‌شود که وقتی در معرض هوا قرار می‌گیرد به رنگ سیاه تبدیل می‌شود. استفاده از برخی کرم‌ها و لوازم آرایشی حتی سبب بدتر شدن این جوش‌ها می‌شود. در اثر افزایش هورمون‌ها و عدم پاکسازی مناسب پوست، سلول‌های مرده در روزنه‌های پوست تجمع می‌یابند و باعث مسدود شدن روزنه و عدم خروج چربی می‌شوند. آرایش کردن زیاد و استفاده بیش از اندازه از کرم‌ها و ضدآفتاب‌ها هم تاثیر زیادی در بروز انسداد منافذ و جوش‌های سرسیاه دارند.

 

 توصیه‌هایی ضدجوش سرسیاه
پاکسازی منظم پوست، اولین شرط برای عدم به وجود آمدن این جوش‌ها است. اگر پوست به خوبی تمیز نشود، آلودگی‌های بیشتری جذب می‌کند و ابتدا جوش‌هایی به رنگ زرد و سپس سیاه ایجاد می‌شود. برای آرایش از فرآورده‌های مخصوص پوست چرب استفاده کنید. پودرهای صورت برای پوست چرب به ویژه آنهایی که جوش می‌زنند، مناسب‌ترند. پودرهای نرم و فشرده در این مورد بهترند. این پودرها چربی پوست را به خود جذب می‌کنند. می‌توان در زیر آنها از لوسیون‌های آرایشی بدون چربی استفاده کرد. پودرهای آرایشی نباید روی کرم‌ها و پمادهای چرب استفاده شود. برای پاک کردن مواد آرایشی از صورت، بهترین راه شستشو با آب و صابون است. همچنین می‌توان از شیرپاک‌کن و لوسیون‌های مخصوص پاک کردن مواد آرایشی هم استفاده کرد.

تعداد صفحات : 6

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتون درمورد وبلاگ چیه؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 208
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 108
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 125
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 132
  • بازدید ماه : 314
  • بازدید سال : 914
  • بازدید کلی : 15,224
  • کدهای اختصاصی