زندگی فراری ، پی معنیش سره کاری ............شبیه یه قطره ی شاشی ، وقتی باشه جیبت خالی
مهم نیس کارت عالی ، اطراف پره جای خالی............این طرف بد بختی و اون طرف پل، پاچه خاری
آره بد بخت شدیم چون نخواستیم خایه ماشیم ..............روزا فکره نون خالی، شبا فکره جای خوابیم
جمعه شبا تاریک که میشه ، نمیشه حتی حالیم(که).........جایی که ، وایسادیم جلو دره پاسگاهیم(هه
نکردم ماس مالی ، پیدا کردم جای خوابو..........وقتی ورق زدم خاطراتو ، خیس کردم گونه هامو
رفته ها زیادن ، اما جای پاشون رو دلامون ......... وقط بغض تو صدامون ، مونده پس خدا کوش
دهن خون خونده زیر باتون ، قافیش با فحش ناموس........... نرفتم پابوس ، تو ذهنم حرف زیاده دستم جاسوس
بره تا گور، شده مامور نشه مغرور .............. اما همرو با نوشته هاش کنه معشوق ودشمنارو مایوس